روشنگری اجتماعی

بدین ترتیب،سادات،خانوادهء بزرگی بودند که مرکزشان علی بود و توجه به سادات و بنی علی،نفی بنی امیه و سپس بنی عباس،وجود سادات،خود پایگاهی بود علیه حکومت ها و طبقات رژیم حاکم.پس بی جهت نیست که بنی عباس و بنی امیه،فرمان قتل عام سادات را صادر می کنند و می خواهند که هر کجا نشانی از آل علی(ع) یافتند،محو کنند.برای فهم این مدعا در ایران و هند تا شمال افریقا و الجزایر بگردید و بپرسید که چرا در هر تنگنا - هر گردنه،نقطهء استراتژیکی و هر کوه و کمری - امامزاده ای مدفون است؟

 

اینها تنها به دلیل انتساب خانوادگی و کرامت نژادی مورد تعقیب حکومتها نبودند - زیرا در همین ایام،برخی سادات سازشکار در دربار عزیز بودند - بلکه هریک،عضوی از حزب انقلابی علوی بودند که حکومتها را نمی پذیرفتند و حکام را غاصب می دانستند،با آنان می جنگیدند و از کمک مردم عدالتخواه و مظلوم برخوردار بودند.این است که با آمدن ساداتی چند از حسنی ها و طالبین به شمال ایران و پشت کوههای البرز،آنهائی که با مسلمان شدن تمام ایران - تا قرن چهارم و پنجم - هنوز مسلمان نشده و حکومت خلافت را نپذیرفته اند،به تشیع می گروند و شیعه می شوند.چون سید علوی را یک ضد خلیفه و ضد حکومت می شناسند و به همین دلیل پول و کمک می دهند و حکومت گرگان و شمال را بدانها وامی گذارند.

 

پس این همه حرمت به سید و کمک قانونی و شرعی و اخلاقی به سادات،به دلیل نژادی نبود بلکه برای کمک به جبههء ضد دستگاه و مبارز و مجاهد بود.سادات تا این اواخر نیز در کشورهای اسلامی،حزب رسمی و ارگانیزاسیون داشتند،به نام اصل نقیب و نقابت.و صاحب تشکیلات منظمی بودند - تشکیلات بخارا،تشکیلات بلخ،تشکیلات نیشابور... - و نقباء مختلف با امام ارتباط داشتند و به منزلهء دستهای امام و دستهای تبلیغاتی،اقتصادی و سیاسی بودند که از مرکز هر تشکیلات،پول به مرکز می فرستادند و از مرکز و امام،دستور مبارزه و مجاهده در محیط می گرفتند و به تشکیلات شان می فرستادند.نقبا،فقه و فرهنگ اهل بیت(ع) را که قاچاق و مورد تعقیب بود،در اذهان و سینه های مردم پخش می کردند،با حکومتها و تبلیغات گسترده و وسیعشان می جنگیدند.

 

زکوة در آن روزگار مالیات جبری ای بوده است که به دستگاه جلاد پرداخته می شده است و به مصرف قتل عام زکوة دهنده و محرومان و توده می رسیده است.پس در این میان،خرج رهبری مبارزه با جلادان زکوة بگیر و دشمنان تودهء محروم را از کجا باید تأمین کرد؟مگر نه اینکه مبارزه به تشکیلات احتیاج دارد و تشکیلات به مرکزیت و پول نیازمند است؟اینجاست که می بینیم خمس به عنوان بودجهء مبارزه پرداخت می شود و تکیه و حسینیه به عنوان مرکز تشکیلات ضد حکومتی ایجاد می گردد.

 

ادامه دارد...